تاریخ چاپ :

2024 Jul 27

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

فرقهٔ انصار

فرقه‌ای است باطنی و نژادپرست که در دههٔ شصت میان سیاه‌پوستان ایالات متحدهٔ آمریکا پدیدار گشت و با توجه به قدرت فعالیت‌هایش، تا کانادا و آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی امتداد یافت. این فرقه مدعی اسلام بوده و خود را منسوب به فرقهٔ مهدیه در سودان می‌داند، در حالی که اعتقادات آنان آمیخته‌ای از مسیحیت، یهودیت، آیین بودا و اسلام است.

دوایت یورک (Dwight york) - عیسی عبدالله

بنیانگذار این فرقه، دوایت یورک در سال ۱۹۳۵م در شهر نیویورک بدنیا آمد، وی به مصرف مواد مخدر اعتیاد داشت و دوره‌ای از زندگی خود را نیز در زندان سپری کرد. وی در آنجا با اصول اسلام آشنا شده و در مورد مسیحیت و یهودیت و دیگر ادیان و فرقه‌ها به مطالعه پرداخت و پس از اینکه در اوایل دههٔ شصت از زندان آزاد شد در مسجد استیت استریت (State Street) در محلهٔ بروکلین (Brooklyn) در شهر نیویورک اسلام آورد و نام عیسی عبدالله را بر خود نهاد.

از آنجایی که اوضاع اجتماعی آمریکا در آن دوره سرشار از احساسات نژادپرستی بود، عیسی نیز از روی انگیزهٔ نژادپرستانه تنها جوانان سیاه‌پوست اطراف نیویورک را به اسلام دعوت می‌کرد و در این راه بر تفسیر متون انجیل رایج و قرآن کریم تکیه داشت. نشانی که او برای فرقهٔ خویش برگزیده بود، طرحی از یک هلال بود که درون آن ستارهٔ داوود، و در ستاره نیز صلیب فرعون قرار داشت.

او در ابتدا فرقهٔ خویش را «انصار صوفی‌گری خالصانه» (Ansar pure sufi) نامید، سپس این نام را برای ابراز روند نژادپرستانهٔ این فرقه به «نوبی‌ها» (Nubians) منسوب به قبایل نوبه در مصر و سودان تغییر داد، و پس از آن باری دیگر نام فرقه را به «انجمن انصار الله» (Ansaru Allah Community) تغییر داد؛ همچنین که در ابتدا بر پیروان خویش واجب گردانید تا گوش چپ‌شان را با تکه‌ای استخوان زینت داده و کلاه‌های فینهٔ مشکی بر سر نهاده و لباس‌هایی از غرب آفریقا بر تن کنند، سپس شکل و شمایل را به حلقه‌ای نقره‌ای در بینی و گذاشتن عمامه‌ای بر سر و پوشیدن لباس سودانی تغییر داد.

نظام اجتماعی و اقتصادی

عیسی عبدالله پیروان خویش را به زندگی در خانه‌های گروهی ملزم گردانیده بود، بطوری که زنان در واحدهایی جدا از واحد‌های مردان جمع شده و کودکان نیز در واحدهایی دیگر و جدا از آن دو واحد، قرار می‌گرفتند و تنها یک اتاق را در خوابگاه زنان ویژهٔ ارتباط جنسی میان زوج‌ها، آن هم بطور نوبتی قرار داده بود که آن را «اتاق سبز» می‌نامیدند. عیسی تنها شخصی بود که اجازه داشت کاملا آزادانه با زنان فرقه و در محل اقامت‌شان اختلاط داشته باشد، در نتیجه گزارش‌هایی از سوی اعضای زن جدا شده از این فرقه مبنی بر ارتباط عیسی با زنان دیگر منتشر گردید که منجر به حامله شدن ده‌ها تن از آنان از وی شده بود.

عیسی همچنین بعضی از زنان را به عنوان کنیز خویش برمی‌گزید، آن هم علاوه ‌بر داشتن چهار همسری که دم به دم آنان را عوض می‌کرد. عیسی برای زنانی بغیر از همسران و کنیزان شخصی خویش، کارهای گروهی مشخصی تعیین کرده بود مانند پخت و پز، خیاطی، شستن لباس و جمع‌آوری اطلاعات برای تألیف کتاب‌هایی که بنام خودش چاپ می‌شد.

عیسی بر تمامی گرویدگان جدید واجب گردانیده بود تا تمامی اموال و دارایی‌هایی خویش را تحویل دهند، همچنین کسانی را که شاغل بودند یا در دانشگاه‌ها درس می‌خواندند، مجبور کرده بود که اشتغال و تحصیل را رها کنند، و از آنان خواست تا از نزدیکان خویش جدا شده و از آنان دوری کرده و ارتباط خویشاوندی‌شان را با آنان قطع کنند؛ هدف وی این بود که آنان نتوانند حتی ذره‌ای استقلال مالی و یا فکری داشته باشند.

عیسی سیستم گدایی گروهی را از فرقهٔ هندوهای «هاری کریشنا» (Hari Krishna) اقتباس کرد که در آن زمان میان جوانان سفید پوست رایج بود، و آن را بر پیروان مذکر خویش الزامی گردانید، تا جایی که آنان در گوشه کنار خیابان‌های محله‌های نیویورک و راهروهای فرودگاه کندی و واگن‌های قطار‌ها به چشم می‌خوردند که از طلوع آفتاب تا غروب به گدایی مشغول بودند و تمامی آنچه را که از پول گدایی جمع می‌کردند به عیسی تحول می‌دادند و او هم هرگونه که دلش می‌خواست خرجشان می‌کرد. هر کس که نمی‌توانست حداقل پولی را که عیسی تعیین کرده بود (پنجاه دلار) گدایی و جمع کند، در پایان روز از نزدیک شدن به همسرش محروم می‌شد.

اندیشه‌ها و باورها

عیسی عبدالله در سال ۱۹۷۳م، به سودان و به دیدار قبایل مهدی رفت و از خود در کنار افراد خانوادهٔ المهدی عکس گرفت و پس از بازگشت به آمریکا، نام خود را به عیسی عبدالله المهدی تغییر داده و با استدلال به آن عکس‌ها مدعی شد که از نوادگان محمد احمد المهدی است.

او همچنین ادعا کرد در مدت چهار ماهی که در آنجا سپری کرده بود مدرک دکترای خویش را در علوم شریعت به دست آورده است. صادق المهدی و تنی چند از دیگر برادرانش، به ملاقات عیسی در نیویورک رفتند، از صادق در حالی که عیسی را در آغوش گرفته و با او و پیروانش دست می‌داد و در تأیید ادعاهایش در معبد او خطبه می‌کرد، عکس گرفته شد، و عیسی باری دیگر نام خود را تغییر داده و خویش را عیسی الهادی المهدی نامید و نام خود و مادرش را در شجرنامهٔ ادعایی مهدی گنجاند.

عیسی اواخر دههٔ هفتاد در رقابت با پسر عالیجاه محمد [والاس] که خود را «وارث دین محمد» نامیده بود؛ اعلان کرد که «مجدد قرن» می‌باشد. او در اوایل دههٔ هشتاد راه الوهیت را در پیش گرفت، تا جایی که به صراحت در کتاب‌هایش گفت همانا خدای مجسم است.

پیروان این فرقه بر این اعتقاد هستند که نژاد سفید در واقع از بشر نیستند چرا که فاقد روح می‌باشند، بلکه این ارواح پلید هستند که در کالبد آنان جای گرفته است؛ به اعتقاد پیروان این فرقه سفید پوستان شیاطینی هستند در لباس آدمی‌زاد، اما در مورد پیامبران معتقد هستند که آنان همگی سیاه‌پوست بوده‌اند.

عیسی ادعا کرد که جبرئیل با مریم باکره همبستر شده، پس او حضرت عیسی - علیه الصلاة و السلام - را از وی بدنیا آورد و اینکه خداوند، عیسی علیه السلام را به آسمان به نزد خویش بالا نبرده، بلکه در زمین جانش را گرفته است.

پیروان عیسی منسوخ گردیدن تورات و انجیل را انکار کرده و تحریف شدن آنها را نیز قبول ندارند و عیسی عمل کردن به تعالیم آن‌ها را بر پیروان خویش واجب گردانیده است.

عیسی عبدالله ادعا کرد مصحف‌هایی را که بر آدم، شیث، ابراهیم و ادریس نازل شده یافته است و همچنین ادعا کرد که برخی از نصوص آنها را به انگلیسی ترجمه کرده است.

او چیزهای بسیاری را به نماز افزود، مثلا اینکه نمازگزار در تشهد آخر بگوید: «اللهم صلی علی محمد احمد خلیفة رسول الله»، و سپس درود فرستادن بر پیامبر علیه الصلاة و السلام را به این ادعا که کاری است شرک‌آمیز و باعث عبادت پیامبر به جای پروردگار خواهد شد، لغو کرد!

پیروان این فرقه روز جمعه را پیش‌درآمدی برای عید هفتگی یعنی روز شنبه می‌دانند؛ آنان در روز شنبه آیینی بجای می‌آورند که برگرفته از آیین یهود است.

فرقهٔ انصار اعتقاد دارند که بهشت، خوشی روانی و عذاب آتش هم عذابی روانی است و این دو حقیقی نیستند.

آنان خوردن گوشت شتر و ضب (نوعی سوسمار) را حرام دانسته و کار کردن در روز شنبه را جایز نمی‌دانند، و همچنین نزدیکی به زن از پشت را حلال و نوشیدن شراب را برای بجای آوردن آیین دینی یهودیت جایز می‌دانند.

این فرقه روزنامه‌ها، مجله‌ها و بیش از دویست نسخه کتاب دارد که همگی به عیسی نسبت داده می‌شوند و مطالب آنها در برگیرندهٔ اندیشه‌ها و اعتقادات فرقه می‌باشد. همچنین ترجمهٔ اوراد روزانهٔ مهدی دروغین سودانی، و ترجمه و تفسیر اجزائی از قرآن.

انتشار و مناطق تحت نفوذ

مرکز این فرقه در شهر نیویورک است و محله‌های بزرگ دیگری نیز در واشنگتن و فیلادلفیای آمریکا، و مونترآل کانادا و سان فرناندوی جزیرهٔ ترینیداد در آمریکای مرکزی دارد. همچنین در جورج‌تاون و جمهوری تعاونی گویان در آمریکای جنوبی و جزیرهٔ سنت وینسنت از جزایر دریای کارائیب، نیز شعبه‌های متوسطی دارد.

خلاصه:

فرقهٔ انصار فرقه‌ای است باطنی و نژادپرست که در بین سیاه‌پوستان ایالات متحدهٔ آمریکا در دههٔ شصت پدیدار گشت و از آنجا به کشورهای مجاور امتداد یافت.

این فرقه به ادعای خویش مسلمان و خود را منسوب به فرقه مهدیهٔ سودان می‌داند. پیروان این فرقه اعتقاد دارند نژاد سفید روح نداشته و بشر نیستند.

رهبر آنان مدعی است که خدای مجسم است و بر حضرت مریم علیها السلام بهتانی بسیار سنگین بسته و می‌گویند که جبرئیل با او همبستر شده و حضرت عیسی علیه السلام را از او بدنیا آورده.

این فرقه منسوخ بودن تورات و انجیل را منکر شده و نزدیکی با زنان از پشت را حلال می‌دانند؛ و بسیاری امور و عقاید بی‌اساس دیگر.

نویسنده: د. مانع بن حماد الجهنی

منبع: سایت قصة الإسلام


مترجم: عبدالله فریدونی / عصر اسلام

IslamAge.com