سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

30 فروردين 1403 09/10/1445 2024 Apr 18

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 573
بازدید کـل سايت: 6813873
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 48   تعداد بازدید: 2580 تاریخ اضافه: 2010-02-24

عرضهٔ اسلام بر قبائل و افراد

در ماه ذیقعدهٔ سال دهم بعثت (اواخر ژوئن یا اوائل جولای سال 619 میلادی) رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- به مکه بازگشتند تا عرضه کردن اسلام را بر قبائل و افراد از سرگیرند. چون موسم حج نزدیک شده بود، مردم پیاده و سواره، از سوی هر کوه و درّه، برای ادای فریضهٔ حجّ، و بهره‌برداری از آثار و برکات حجّ و یاد کرد نام خدا در روزهای مشخص موسم حج به مکه می‌آمدند.

رسول‌خدا -صلى الله علیه وسلم- این فرصت را مغتنم دانستند؛ قبیله به قبیله به سراغ آنان آمدند، و اسلام را بر آنان عرضه کردند، و آنان را همانگونه که از سال چهارم بعثت آغاز کرده بودند، به اسلام دعوت کردند. با این تفاوت که از امسال سال دهم شروع کردند از آنان بخواهند که آن حضرت را یاری دهند و پشتیبانی کنند و حمایت کنند تا رسالت الهی را که به خاطر آن مبعوث شده‌اند، ادا کنند و پیام خداوند یکتا را به همگان برسانند.


قبائلی که اسلام بر آنها عرضه شد

زهری گوید: قبیله‌هایی که برای ما نام برده‌اند و گفته‌اند که رسول‌خدا -صلى الله علیه وسلم- نزد آنها رفته‌اند و آنها را به اسلام دعوت کرده‌‌اند، و خودشان را به آنها معرفی کرده‌اند، عبارتند از: بنی‌عامربن صعصعه، مُحارب بن خَصَفه؛ فزاره؛ غسّان؛ مُرّه؛ حنیفه؛ سلیم؛ عَبس؛ بنی‌نصر؛ بنی‌البطّاء؛ کِنده؛ حارث‌بن کعب؛ عُذره؛ و حضارمه که هیچیک از این قبیله‌ها دعوت آن حضرت را اجابت نکردند. [1]

این قبائلی که زهری نام برده است، همه در یک سال یا در یک موسم حج، اسلام بر آنها عرضه نشده است؛ بلکه این روند از سال چهارم بعثت آغاز شده و تا آخرین موسم قبل از هجرت ادامه داشته، و نام بردن و تعیین کردن سال مشخص و معینی برای عرضهٔ اسلام به هر یک از این قبیله‌ها میسّر نیست؛ تنها این را می‌توان گفت که این امر، ظاهراً در سال دهم بعثت روی داده است.

کیفیت عرضهٔ اسلام بر این قبائل و پاسخ‌هایی که در برابر دعوت پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- ابراز داشته‌‌اند، بنا به روایت ابن‌اسحاق با تلخیص چنین است:

1) بنی کلب: پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- به سراغ یکی از تیره‌های این خاندان، به نام بنی‌عبدالله رفتند، و آنان را به سوی خدا دعوت کردند، و خودشان را به آنان معرفی کردند، و حتی در مقام تشویق و ترغیب، به ایشان گفتند: «یا بنی عبدالله، إن الله قد أحسن اسم أبیکم» ای فرزندان «عبدالله» خداوند نام نیکویی را بر پدر شما نهاده است! امّا آنان نپذیرفتند و به پیشنهاد پیغمبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- توجهی نکردند.

2) بنی حنیفه: در بارانداز کاروانشان به دیدار آنان رفتند، و آنان را به سوی خدا دعوت کردند، و خودشان را به آنان معرفی کردند؛ هیچیک از افراد و قبائل تا آن حد به زشتی به آن حضرت پاسخ نداده بود!

3) بنی عامربن صعصعه: آنان را به سوی خدا دعوت کردند، و خودشان را به آنان معرفی کردند؛ بیحره‌بن فراس (مردی از آن قبیله) گفت: به خدا اگر این جوانمرد را از قریشیان بازگیرم، به واسطهٔ او همهٔ قوم عرب را خواهم بلعید! آنگاه گفت: فکر می‌کنی که اگر ما بر این آئین تو با تو بیعت کنیم، آنگاه خداوند تو را بر مخالفانت پیروز گرداند، زمامداری پس از تو از آن ما خواهد بود؟ فرمودند:

«الأمر إلى الله، یضعه حیث یشاء».

«این کار به دست خداست، هرجا که بخواهد آن را قرار می‌دهد!»

آن مرد گفت: شاهرگ‌هایمان را بخاطر تو آماج شمشیرهای قوم عرب گردانیم؛ آنگاه، وقتی که خدا تو را پیروز گردانید، زمامداری از آن دیگران باشد؟! ما را به آئین تو نیازی نیست! و به این ترتیب، دعوت آن حضرت را نپذیرفتند.

وقتی که بنی‌عامر از موسم حج بازگشتند، با یکی از پیران بزرگ قبیله که به خاطر کهنسالی به موسم حج نرفته بود. قضیه را مطرح کردند و به او گفتند: جوانمردی از قریش از بنی‌عبدالمطلب نزد ما آمد که ادعا می‌کرد پیامبر است. ما را دعوت می‌کرد به اینکه از او حمایت کنیم، و همراه او قیام کنیم، و او را به سرزمین خودمان ببریم! آن پیر کهنسال دو دست خویش بر سر نهاده و گفت: ای بنی‌عامر، مگر دیگر قابل جبران است؟! مرغ از قفس پرید!! سوگند به آنکه جانم در دست اوست، تاکنون هیچ یک از اولاد اسماعیل چنین سخن نگفته است؛ این حق است! شماها عقلتان کجا رفته بود؟[2]


منبع: خورشید نبوت؛ ترجمهٔ فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388

عصر اسلام
IslamAge.com


[1]- طبقات ابن سعد، ج 1، ص 216.

[2]- سیرهٔ ابن‌هشام، ج 1، ص 424-425.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم  فرموده است: 
(لقد کان فیمن کان قبلکم من الأمم المحدثون؛ فان یک فی امتی احد فانه عمر)
«در میان امتهای گذشته، افرادی وجود داشتند که به آن‌ها الهام می‌شد و اگر در امت من، چنین کسی وجود می داشت، قطعاً عمر بود».
بخاری ش (3689)؛ مسلم، ش (2398)

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان