واکنش سپاه حسن رضی الله عنه در قبال صلح
بسم الله الرحمن الرحیم
در رابطه با واکنش سپاه پیشاهنگ حسن رضی الله عنه که به سوي «مسكن» در حال حركت بود، به نقل روایتی می پردازیم که حاکم در المستدرک از ابوغریف آورده است؛ ابوغريف[1] گوید: ما در لشکر دوازده هزار نفری و پیشاهنگی بودیم که برای نبرد با اهل شام آماده شده بود. ابوالعمرطه[2] فرماندهی این لشکر را بر عهده داشت. وقتي به ما خبر رسيد كه حسن بن علي رضی الله عنه با معاويه رضی الله عنه صلح نموده است، انگار پشتمان، از شدت ناراحتي شكست (و ديگر ناي حركت نداشتيم). هنگامي كه حسن بن علي رضی الله عنه به كوفه آمد، شخصي از ما به نام ابوعامر سفيان بن ليل،[3] نزدش رفت و خطاب به او گفت: سلام بر تو اي خواركنندهي مؤمنان! حسن بن علي رضی الله عنه فرمود: «اي ابوعامر! اين سخن را مگو؛ من، مؤمنان را خوار نكردهام؛ بلكه نميپسنديدم كه به خاطر رياست و امارت، ميان مؤمنان، قتل و قتالي روی دهد».[4]
آنگونه كه از شواهد برميآيد، احتمالاً ابوالعمرطه، فرماندهي جزئي از سپاه پیشاهنگ را بر عهده داشته كه راوي مذكور، ابوغريف نيز زيرمجموعهي آن يگان بوده است وگرنه روايات صحیح تاريخي، بیانگر آنست که فرماندهي كل این سپاه، قيس بن سعد رضی الله عنه بوده است. همچنین روايات صحيح دال بر آن است كه عبيدالله بن عباس رضی الله عنه در این سپاه حضور نداشته و اساساً در مورد حضور وي در عراق در اين برههي زماني، شک و تردید وجود دارد.[5] بر همين اساس روايات موضوع و بياساسي كه حكايت از آن دارد كه عبيدالله بن عباس رضی الله عنه در قبال گرفتن رشوه از معاويه رضی الله عنه ، به حسن بن علی رضی الله عنه خيانت كرده است، غير قابل قبول ميباشد.
لازم به ذكر است قيس بن سعد رضی الله عنه كه فرماندهي كل این لشکر را بر عهده داشت، ابتدا صلح را نپذيرفت و با جمعي از سربازان خويش كه از وي پيروي كردند، از لشکر حسن رضی الله عنه جدا شد، اما ديري نپاييد كه خداوند به او شرح صدر داد و ضمن پيروي از حسن بن علي رضی الله عنه ، با معاويه رضی الله عنه صلح نمود.
اینک روايات ذيل را در مورد واکنش قيس رضی الله عنه به هنگام شنيدن خبر صلح، مورد بررسی قرار ميدهيم:
ابن حجر به نقل از حبيب بن ابوثابت[6] نقل ميكند كه: …وقتي حسن بن علي رضی الله عنه اقدام به بيعت با معاويه نمود، طي نامهاي قيس بن سعد رضی الله عنه را از اين اقدام خويش آگاه کرد. قيس رضی الله عنه با شنيدن اين خبر، به ياران و سربازان تحت فرمانش فرمود: «اي مردم! شما در موقعيتي قرار گرفتهايد كه ناچار، يا بايد دچار فتنه شويد يا هم بدون امام (و رهبر ديني) به قتل و قتال بپردازيد». مردم پرسيدند: منظورت از اين سخنان چيست؟ گفت: «حسن بن علي رضی الله عنه با معاويه رضی الله عنه بيعت كرده است. از اینرو مردم، بازگشتند و (به پيروي از حسن رضی الله عنه ) با معاويه رضی الله عنه بيعت نمودند.[7]
از روايت تاريخي مذكور، چنین برداشت ميشود كه بخش اعظم لشکر پیشاهنگ، به محض اینکه شنيدند حسن بن علي رضی الله عنه با معاويه رضی الله عنه صلح نموده، صلح را بپذيرفتند؛ البته از اين روايت نميتوان نتيجه گرفت كه قيس بن سعد رضی الله عنه نيز بلافاصله به این صلح، تن داده است. ابن كثير رحمه الله نيز به اين موضوع اشاره كرده و گفته است: زمانی که حسن بن علي رضی الله عنه پيكي را نزد قيس رضی الله عنه فرستاد تا او را به اطاعت و پيروي از خويش فرا بخواند و او را به پذیرش صلح، قانع كند، قيس بن سعد رضی الله عنه از قبول پیمان صلح، امتناع کرد و با تعدادی از سپاهيانش كه با او همعقيده بودند، از لشکر جدا شد، اما ديري نپاييد كه از تصميم خويش صرفنظر كرد و با معاويه بيعت نمود.[8]
ابن ابي شيبه نيز پيرامون قيس رضی الله عنه و کسانی که با او از لشکر جدا شدند، ميگويد: از هشام بن عروه شنيدم كه به نقل از پدرش گفت: قيس بن سعد بن عباده رضی الله عنه از ياران حسن بن علي رضی الله عنه و جلودار لشكرش بود و ارتشي پنج هزار نفري را فرماندهي ميكرد. گفتنی است: همهي سربازان این لشکر، پس از شهادت علي بن ابيطالب رضی الله عنه سرهاي خويش را تراشيده و عهد بسته بودند كه تا پاي جان ايستادگي كنند. زمانی که حسن بن علي رضی الله عنه با معاويه رضی الله عنه صلح نمود، قيس رضی الله عنه از پذيرش صلح ابا ورزيد و به سربازان و ياران خويش گفت: نظر شما در اين مورد چيست؟ اگر بخواهيد به همراه شما تا آخرين لحظه كه ماهرترين رزمنده از پاي درآيد، ايستادگي ميكنم و ميجنگم و يا از جنگ دست برداشته، براي شما تقاضاي امان مينمایم. همه، از او خواستند زمينهي امنيت و امان آنها را فراهم كند. در اين ميان قيس بن سعد رضی الله عنه هيچ چيزي را به خود اختصاص نداد و خود را نيز سربازي به حساب آورد كه در تمامي حقوق و مزايا با افراد خود برابر باشد. وقتي سپاه مزبور عازم مدينه گرديد، قيس بن سعد رضی الله عنه در طول راه، تعدادی شتر برای سربازان ذبح نمود.[9]
در روايت مذكور، حوادث و وقايع، به صورت نامرتب و با تقديم و تأخير بيان گرديده و در این میان، سپاهيان و افراد تحت فرماندهي قيس رضی الله عنه نيز پنج هزار نفر ذکر شدهاند؛ شايان ذكر است این رقم، با عددي كه قبلاً متذكر شديم، تناقضي ندارد. زيرا دوازده هزار نفر، شمار تمام سپاهیان حسن بن علي رضی الله عنه بود و سپاهیانی که به عنوان جلودار، تحت فرمان قيس بن سعد رضی الله عنه قرار داشتند، پنج هزار نفر بودند.[10]
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع: کتاب حسن ابن رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اســلام
IslamAge.Com
------------------------------------------------------
[1]- عبيدالله بن خليفه الهمداني المرادي، صدوق است و گفته شده، شيعه بوده است. (التقريب، ص370).
[2]- نامش عمير بن يزيد كندي بوده که در جريان حجربن عدي در سال 51 هجري شركت داشته است. (تاريخ طبري،5/259).
[3]- جزو كساني بود كه همراه مختار ثقفي به خونخواهي حسين بن عليt برخاستند.
[4]- المستدرك (3/175).
[5]- مرويات خلافة معاويۀ في تاريخ الطبري، ص114.
[6]- حبيب بن ابيثابت بن دينار اسدي، التقريب، ص 150.
[7]- المطالب العليۀ (4/317 ـ 319). سند اين روايت صحيح است.
[8]- البداية والنهاية (8/16).
[9]- همان (8/16).
[10]- مصنف ابن ابي شيبه (7/472).
|