تاریخ چاپ :

2024 Sep 08

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

مراحل روز قيامت

مولف: حسين تاجي گله داري

 

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و ‏اما بعد‏:‏

 

1- مرگ

 

مرگ اولين مرحله جدائي از دنيا و نقطه آغاز روزقيامت مي باشد. در حديث روايت شده كه پيغمبر (صلى الله عليه وسلم) فرموده: «هرشخصي كه ميميرد قيامت وي برپا شده است».

و آن امري لازم براي هر شخصي مي باشد و هيچ راه فراري وجود ندارد خداوند مي فرمايد:

﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ (آل عمران: 185). هر نفس چشنده مرگ است.

و در سوره نساء آيه: 78 مي فرمايد:

﴿أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ﴾.

يعني: هر كجا كه باشيد مرگ به شما خواهد رسيد هر چند در قصرها و برجهاي استوار و محكم باشيد.

 

مرگ، از بين برنده لذات، وباعث جدائي از خانواده و فرزند و مال و مقام و تمام تجملات زندگي مي باشد. مرگ حقيقت تلخ و ناگواري است كه به سراغ همه مي آيد، و همه در نزد او يكسان مي باشد، نه به كودك رحم مي كند و نه به آه و فغان مادر داغ ديده و نه به گريه پدر و برادر و خويشاوندان. انسان عاقل بايد براي آن سفر آخرت كه از مرگ آغاز مي شود آمادگي گرفته باشد با انجام دادن اعمال نيك و صالح، و طوري زندگي كند كه اگر هر لحظه اي اجلش فرا برسد بتواند لبيك بگويد، و بايد دانست هنگامي كه اجل شخص فرا ميرسد يك لحظه عقب و جلو نمي شود.

 

شخصي كه در حال سكرات مرگ است فرشتگان را مي بيند. اگر شخصي مؤمن باشد، فرشتگان او را به خوبي و خير مژده مي دهند. ولي اگر كافر يا بدكار باشد او را به بدي و عاقبت نافرجامش بيم مي دهند. (به خداوند پناه مي بريم از عاقبت بد).

هنگامي كه روحش به گلوگاه مي رسد، تمام درهاي توبه بر رويش بسته مي شود، و بر اعمال و كردارش مهر زده مي شود، در حديث آمده است كه: «‌هنگاميكه شخص ميميرد اعمال او منقطع مي گردد، مگر سه چيز كه پيوسته ثوابش به وي مي رسد: يك صدقه جاري. دوم علم سودمندي كه به كسي آموخته است و مردم از آن فايده و بهره مي گيرند سوم فرزند صالح و نيكي به جا گذاشته كه برايش دعا مي كند». مسلم

 بعد از اينكه ملك الموت روحش را گرفت و از اين دنيا وداع گفت و به سراي آخرت شتافت اگر خوب كرده باشد خوب مي بيند و اگر بد كرده، بد مي بيند.

﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ﴾ (الزلزلة: 7- 8).

يعني: براي مؤمن شايسته و پسنديده است كه هميشه مرگ را بياد آورد زيرا كه در انجام اعمال نيك به وي كمك مي كند.

          پيامبر اكرم (صلى الله عليه وسلم) مي فرمايد: «أكثروا ذكر هاذم اللذات». ترمذي

 بسيار بياد بياوريد بر هم زننده بساط خوشي و شادماني را (يعني مرگ).

 

2- قبر

 

هنگامي كه انسان را در قبر، آن گودال تنگ و محدود و وحشتناك سرازير نمودند و سپس رويش خاك ريختند و تمامي اهل خانه و نزديكانش بازگشتند، آن گاه براي وي زندگي جديدي به نام عالم برزخ شروع مي شود، زندگي كه در آن عمل نيست وليكن آزمايش و بلا، و در نتيجه خوشي، يا عذاب، در روايت صحيح آمده است كه:

«سه چيز انسان را همراهي مي كند هنگام مردن، دو تا بر مي گردد و يكي باقي مي ماند اهل و عيالش، مال و دارائيش، و عملش، اهل عيال زن و فرزند و مال و دارائي همه بر مي گردند آن چه كه همراه او باقي مي ماند عمل وي مي باشد».

 پس از اينكه انسان در بستر خاك آرام گرفت و تشيع كنندگان باز گشتند دو فرشته او را مي نشانند و از پروردگار (معبودش) و دين و پيامبرش سئوال ميكنند اگر آن شخص از گروه مؤمنان باشد خداوند او را ثابت قدم مي دارد و جواب صحيح و درست به وي الهام مي كند، چنانكه در قرآن مجيد مي فرمايد:

﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ﴾ (إبراهيم: 27).

يعني: خداوند تعالي آن مردميكه ايمان آورده اند با كلمه حق كه ثابت و پايدار است در دنيا و آخرت ثابت و پايدار مي گردادند.

 

ولي اگر از گروه كافران و بدكاران باشد، به هيچ وجه نمي تواند جواب فرشتگان را بدهد، اگر چه كه در دنيا مي دانسته است.

بعد از سئوال و جواب، شخص مؤمن در قبرش خوشبخت مي شود و جاي خويش را در بهشت مشاهده مي كند وهفتاد زراع قبرش گشاده مي شود و بوي رياحين و نسيم بهشت را استشمام ميكند، اما شخص كافر و بدكردار جاي خويش را در دوزخ ديده و قبر بر او فشار مي آورد تا اينكه تمام استخوانهايش در هم پيچيده مي شود، و قبرش گودالي از گودالهاي آتش مبدل مي گردد و حرارت و گرمي آتش دوزخ به وي مي رسد.

پس دانستيم كه قبر يا باغي از باغهاي بهشت است و يا گودالي از گودالهاي دوزخ، چنانكه در حديث آمده است. طبراني در معجم الاوسط (8613).

 

3- رستاخيز

 

هنگاميكه اسرافيل شيپور را براي اولين بار به صدا در مي آورد تمام موجودات زنده اي كه بر روي زمين هستند بيهوش شده، و ميميرند، چنانكه در قرآن كريم مي فرمايد:

﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ﴾ (الزمر: 68)

و دميده مي شود در شيپور پس آنچه از موجودات زنده كه در آسمان و زمين هستند بيهوش شده و مي ميرند.

 

پس تصور كن اي انسان، آن هنگاميكه اين زمين به زمين ديگر تبديل شده و آسمانها تكه پاره مي شود، ماه و خورشيد و ستارگان به هم ريخته و خداوند در سوره الحاقه از آيه 13 تا 16 اين وضع وحشتناك، به را چنين توصيف مي فرمايد:

﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ * وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً * فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ * وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ﴾.

هنگاميكه دميده شد در صور (بوق) يك دميدن، و برداشته شدند زمين و كوهها و هر دو به يك بار در هم كوبيده شدند، و در آن روز واقعه قيامت به وجود آيد، و آسمان از هم شكافته، و با آن استحكام و نظم و در آن روز سست و بي پايه است و از هم پاشيده شده است.

 

 و درباره دگرگوني زمين و آسمانها مي فرمايد:

﴿يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ﴾ (ابراهيم: 48).

روزيكه زمين را به زمين ديگر و آسمان به آسمان ديگر تبديل شود....

پس براي بار دوم در شيپور دميده مي شود و اين بار براي زنده شدن بعد از مرگ ميباشد.

﴿ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ﴾ (الزمر: 68).

 

و در اين هنگام مردم سراسيمه و برهنه، بدون كفش و لباس، ختنه نشده، (مانند روزي كه از مادر زائيده شده اند) از قبرهايشان بر مي خيزند، و از شدت و سختي وضع موجود هيچ يك به ديگري نگاه نمي كند، و هر كس به خويش مشغول مي باشد و آن روزي است كه كفار مي گويند: ﴿يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا﴾ و مؤمن مي گويد: ﴿هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ﴾ (يـس: 52).

 

ابوهريره (رضي الله عنه) از پيامبر (صلى الله عليه وسلم) روايت مي كند كه فرمود: «يقبض الله الأرض، و يطوي السماء بيمينه ثم يقول: أنا الملك أين ملوك الأرض» بخاري (6519)،

خداوند زمين و آسمان را قبضه مي نمايد و در هم مي پيچاند سپس مي فرمايد: من پادشاه، هستم پادشاهان زمين كجا هستند؟

 

بعد از برخاستند از قبر، بسوي سرزمين محشر سوق داده مي شوند.

﴿يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْداً * وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْداً﴾ (مريم: 85- 86).

خداوند در سوره عبس آيه 34 تا 37 اين صحنه وحشتناك روز محشر را چنين وصف مي فرمايد:

﴿يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ * لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ﴾.

خورشيد با آن شدت حرارتش به آنها نزديك شده و از تمامي بدن آنها عرق سرازير مي شود. چنانچه در حديث نبوي آمده است:

«يَعْرَقُ النَّاسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَذْهَبَ عَرَقُهُمْ فِي الْأَرْضِ سَبْعِينَ ذِرَاعًا وَيُلْجِمُهُمْ حَتَّى يَبْلُغَ آذَانَهُمْ». بخاري حديث شماره (6532)

آنچنان مردم در روز قيامت عرق مي كنند كه عرق آنها تفاد ذراع (گز) در زمين فرو مي رود، و تا گوشهايشان غرق در عرق مي شوند.

 

و در روايت ديگر نيز آمده است كه: «تُدْنَى الشَّمْسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ الْخَلْقِ حَتَّى تَكُونَ مِنْهُمْ كَمِقْدَارِ مِيلٍ، ... فَيَكُونُ النَّاسُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِمْ فِي الْعَرَقِ، فَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى كَعْبَيْهِ، وَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى رُكْبَتَيْهِ، وَمِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ إِلَى حَقْوَيْهِ، وَمِنْهُمْ مَنْ يُلْجِمُهُ الْعَرَقُ إِلْجَامًا، وَأَشَارَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِيَدِهِ إِلَى فِيهِ». در آن روز خورشيد به مردم نزديك شده و با اندازه يك ميل با آنها فاصله دارد، پس مردم به قدر اعمالشان در عرق هستند كه كساني تا قوزك (كعب) و كساني تا زانو، و كساني تا كمربند، وكساني هستند كه در عرق غرق شده اند و حضرت رسول الله (صلى الله عليه وسلم) به دهانش اشاره فرمود، يعني عرق به دهان آنها نزديك است.

 

مدتي به همين حالت مي مانند و در تمام آن مدت غم و اندوه مي باشد، مگر گروهي از مردم هستند كه زير سايه عرش خداوند قرار خواهند گرفت، و از حوض پيامبر (صلى الله عليه وسلم) سيراب مي گردند و آن گروه بدون شك مؤمناني هستند كه در ايمان خويش راستگو وصادق بوده اند.

 

ابوهريره -رضي الله عنه- و حضرت ابوسعيد الخدري -رضي الله عنه- در حديثي از پيامبر اكرم -صلى الله عليه وسلم- روايت مي كنند كه در همان حالت كساني هستند كه در سايه الهي جاي داده مي شوند:

«سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمْ اللَّهُ تَعَالَى فِي ظِلِّهِ يَوْمَ لاَ ظِلَّ إِلاَّ ظِلُّهُ، إِمَامٌ عَدْلٌ، وَشَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ، وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مُعَلَّقٌ بِالْمَسَاجِدِ، وَرَجُلَانِ تَحَابَّا فِي اللَّهِ اجْتَمَعَا عَلَيْهِ وَتَفَرَّقَا عَلَيْهِ، وَرَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَالٍ فَقَالَ: إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ، وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّى لاَ تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُنْفِقُ يَمِينُهُ، وَرَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ خَالِيًا فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ». بخاري و مسلم

يعني: هفت گروه هستند كه در روز قيامت زير سايه خداوند جاي دارند روزي كه هيچ سايه اي نيست مگر سايه او:

1-    پيشواي و حاكم عدالت گستر.

2-    جواني كه در عبادت خدا پرورش و بزرگ شده.

3-    شخصي كه دلش وابسته به مسجد باشد.

4-    دونفري كه بخاطر خدا با هم دوستي گرفتند.

5-  شخصي كه زن زيباروئي و داراي مقامي او را به كار زشت دعوت دهد، در جواب بگويد من از خدا مي ترسم.

6-  شخصي كه در پنهاني صدقه داد بطوري كه دست چپ او ندانست كه دست راست چه صدقه داده است.

7-    شخصي كه در پنهاني و تنهائي خدا را ياد كرد و چشمش اشك ريز شد.

 

 

4- حساب

 

بعد از اينكه مدتي طولاني در حالت ترس و وحشت سر بردند، پيامبر اكرم -صلى الله عليه وسلم- براي پايان يافتن اين حالت شفاعت مي كند سپس خداوند براي حساب و دستور مي دهد، در آن وقت هر شخصي آنچه كه در دنيا فرستاده است مي بيند، تمام اعمال كه انجام داده، خواه كوچك باشد و يا بزرگ همه در جلوش مجسم و آشكار مي گردد، و هيچ چيزي از آن اعمال بر خداوند پوشيده نشده و نخواهد شد، و تمام اعمال شخص را بطور دقيق و كامل مي داند، خداوند اين حالت را چنين توصيف نموده است:

 

﴿وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلا كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً﴾.(الكهف: 49 )

مي گويند اي واي بر ما چيست اين نامه را؟ چه حال است اين نامه! كه كوچك و بزرگ را فرو نگذاشته (نمي گذارد) مگر همه آنها را بشمار آورده است، و هر چه كرده اند همه را در پيش خود خواهند ديد و خداوند بر كسي ستم نمي كند.

 

در آن موقع (حساب) تمام اعمال خويش را خواهيم ديد، و بر تمام آنها محاسبه خواهيم شد، كوتاهي و تقصير خويش را در نماز، زكات، و روزه و ... خواهيم ديد، از مال محاسبه و پرسيده مي شويم كه از كجا بدست آورده ايم و در چه راهي صرف نموده ايم، و از عمر، كه چگونه گذرانيده ايم، و از جواني كه چطور پشت سر گذاشته ايم و از علم و دانش و مدارك تحصيلي مان پرسيده مي شويم، كه آيا آنها را در راه خير و صلاح بكار برده ايم يا اينكه خداي نخواسته دعوت كنندگان بطرف شر و بدي بوده ايم.

 

پيامبر اكرم -صلى الله عليه وسلم- در حديثي چنين مي فرمايد: «مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ وَسَيُكَلِّمُهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَيْسَ بَيْنَ اللَّهِ وَبَيْنَهُ تُرْجُمَانٌ.... ». بخاري و مسلم

 در روز قيامت خداوند با هر كدام از شما، صحبت و گفتگو خواهد نمود در حالي كه ميان خداوند و او مترجمي ندارد، پس انسان به راست خود مي نگرد نمي بيند مگر آن چيزي كه فرستاده و به سمت چپ مي نگرد نمي بيند مگر آن چيزي كه فرستاده به جلو و روبروي خود نگاه مي كند آتش جهنم را مي بيند اي مردم از آتش بترسيد اگر چه با نصف دانه خرمائي درراه خدا دادن باشد يا با كلمه طيبه لا إله إلا الله، و سخنان درست و نيك».

 

در آن روز چهره مؤمنان درخشنده و نوراني، همچون ماهتاب مي باشد ولي چهره گناهكاران و كفار گرفته و عبوس است همچون پاره اي از شبك تيره و تاريك خداوند چنين مي فرمايد:

﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ * ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ * وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ * تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ * أُولَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ﴾. [عبس: 38- 42].

در آن روز چهره هائي باز و روشن و خندان است، و چهره هائي گردآلود و گرفته و تيره رنگ است، تاريكي و خاك و سياهي بر آن نشيند، آنها گروه كافران و بدكاران هستند.

 

5- بهشت

 

بعد از تمام شدن حساب، پلي بر روي جهنم نصب مي گردد (كه پل صراط نام دارد) سپس مردم از آن پل عبور مي كنند. مؤمنان با سرعت و ايمني و اطمينان كامل عبور كرده و نورايمانشان براي آنها روشنائي مي دهد. ﴿نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ﴾ (التحريم: 8). و رهسپار بهشت مي شوند، در اين هنگام است كه فرشتگان درهاي بهشت را باز كرده و به آنها خوش آمد مي گويند، پس با تشريفات وارد بهشت مي شوند.

 ﴿حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ﴾. (الزمر: 73). «مؤمنان و متقيان هنگامي كه بيايند براي داخل شدن به بهشت، دروازه باز كرده شده و فرشتگان و نگهبان بهشت به آن مي گويند: سلام بر شما خوش آمديد و خوش باشيد، پس بطور جاودانه و هميشگي در بهشت داخل شويد».

 

هر چند كه ما بخواهيم در اين دنياي بي ارزش نعمتهاي و خوشيهاي بهشت را تصور كنيم، هيچ وقت نمي توانيم به حقيقت آن پي ببريم، بلكه بزرگتر از آن است كه ما بتوانيم تصور كنيم، در اين باره گفتار رسول الله -صلى الله عليه وسلم- كافي مي باشد كه فرمود: «فِيهَا مَا لاَ عَيْنٌ رَأَتْ وَلاَ أُذُنٌ سَمِعَتْ وَلاَ خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ» بخاري و مسلم

. در بهشت نعمتهاي است كه نه چشمي آنرا مشاهده كرده، و نه گوشي در باره آن شنيده، و نه بر قلب بشري خطور كرده است.

 

انسان در دنيا از لذات و خوشيها بهره مند است ولي هنگاميكه مرگ را بياد خويش مي آورد، آن خوشيها به تلخي مبدل مي گردد، ليكن در بهشت تلخي و ناراحتي وجود ندارد، چرا كه آنكه منزل جاويدان و ابدي است و مرگ وجود ندارد در حديث آمده است كه: «مرگ را به صورت قوچي در روز قيامت آورده مي شود سپس فرشتگان بهشتيان را صدا مي زنند همه نگاه مي كنند، به آنها گفته مي شود اين را مي شناسيد، همه مي گويند: بله مرگ است، همچنين فرشتگان اهل دوزخ را صدا مي زنند آنها نيز نگاه مي كنند، بعد از آن مرگ را ذبح مي كنند، سپس به بهشتيان گفته مي شود: جاودانگي است و مرگي نيست، پس خيلي خوشحال مي شوند، و به دوزخيان گفته مي شود: جاودانگي است و مرگي نيست، پس غم و اندوه و ناراحتي آنها افزوده مي گردد».

 

و همچنين انسان در دنيا از راحتي و خوشي زياد خسته و بيزار مي شود، و دوست دارد كه تغيير و تبديل در آن نعمت ايجاد شود، ولي در بهشت خستگي وجود ندارد خداوند در توصيف اهل بهشت مي فرمايد:﴿خَالِدِينَ فِيهَا لا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلاً﴾ (الكهف: 108).

          آنها جاويدان در بهشت هستند و دگرگوني نيابند.

 

 

خداوند تبارك و تعالي فرموده است:

﴿سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾.(الحديد: 21).

بشتابيد و بر يكديگر سبقت بگيريد بسوي آمرزش از پروردگارتان و بهشتي كه وسعت و فراخي آن چون فراخي و وسعت آسمان و زمين است.

 

6- جهنم

 

هنگاميكه كه كفار و فجار از محاسبه و بازجوئي تمام گرديده و مي خواهند مانند مؤمنين بر روي پل صراط (كه از بالاي جهنم مي گذرد) عبور كنند، فرشتگان به آنان اجازه نمي دهند ونمي گذارند كه عبور كنند، بلكه آنها را با قلاب و زنجير مي كشانند و به داخل جهنم مي اندازند.

 

در حديث صحيح روايت شده است كه پيامبر صلى الله عليه وسلم فرموده اند: «جهنم آورده مي شود، در حالي كه داراي هفتاد هزار افسار مي باشد، با هر افساري هفتاد هزار فرشته مي باشد، كه جهنم را مي كشانند ...».

 

به درستي كه آن، منزلگاه پستي، رسوائي، و عذاب وشكست است، منزلي است كه فريادها و آه وناله هاي از آن بلند مي شود و در آن شك ها سرازير مي شود كساني كه در آن هستند در بدبختي و بيچارگي هميشگي بسر مي برند، در آن انواع و اقسام عذابها و شكنجه ها مي باشد، آتش سوزان... مارها ... كژدمهاي بزرگ و نوشيدن آبهاي داغ، آن آبي كه با نوشيدن آن تمامي روده ها تكه تكه مي شود، و همچنين نوشيدن كثافتها و چركها و خونها، وزقوم كه اگر قطره اي از آن زقوم در دنيا چكيده شود زندگي اهل دنيا تلخ و ناگوار مي سازد.

 

به خداوند بزرگ پناه مي بريم از عذاب جهنم به خدا قسم كه در آن انواع و اقسام عذاب و سختيهاي گوناگون پراكنده است كه هيچ وقت جسم كوچك و ضعيف انسان طاقت تحمل كمترين عذابش را ندارد همچنانكه در حديث روايت شده، «كمترين عذاب جهنم براي شخص، آن است كه تكه پاره از آتش (اخگر)در زير قدمش گذارده مي شودكه به وسيلة آن مغزش بجوش مي آيد».

 

پس همگي بكوشيم و تلاش نمائيم براي نجات يافتن از آن آتش سوزان و دردناك، نجات ممكن نيست مگر با توحيد و كلمه لا اله الا الله محمد رسول الله، دوري جستن از شرك، و گناهان صغيره و كبيره، وانجام دادن عبادات و طاعات الهي.

 

پيامبر اسلام -صلى الله عليه وسلم- در حديثي كه امام بخاري و امام مسلم روايت كرده اند، مي فرمايد: «اتَّقُوا النَّارَ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَبِكَلِمَةٍ طَيِّبَةٍ». ‌از آتش دوزخ بترسيد، گرچه با صدقه دادن نصف دانه خرما باشد، پس اگر كسي نيابد، با گفتار نيكو و كلمه طيبه از آتش بترسد.

 

خداوند همه ما را از آتش جهنم نجات دهد وبهشت جاويدان نصيبمان گرداند آمين.

از خداوند بزرگ خواهانيم كه همه مسلمين را در آنچه كه رضايتش مي باشد موفق بگردان و همه مسلمين را از كيد و وسواس شيطان و هواي نفس و دوستان بد حفظ كند آمين.

 

وصلى الله على نبينا محمد وعلى آله وصحبه وسلم تسليماً كثيراً

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏

 


سایت عصر اسلام

www.Islamage.Com